تمييز معاونت درجرم از مفاهيم مشابه
دراين گفتار به مقايسه معاونت از مباشرت و مشاركت در جرم و همچنين مقايسه آن با شرط سبب و علت جرم خواهيم پرداخت.
بند اول: تمييز معاونت از مباشرت درجرم
«ماده 43 ق.م.ا ضمن بيان مصاديق معاونت در جرم براي تعيين كيفر معاون بدون تعيين نوع مجازات (حبس يا جزاي نقدي و شلاق) و ميزان آن مقرر ميدارد: «معاونين جرم با توجه به شرايط و امكانات خاطي و دفعات و مراتب جرم و تاديب از وعظ و تهديد و درجات تعزير، تعزير مي شوند، لذا در حالي كه كيفر شريك جرم مجازات مباشر و فاعل مستقيم جرم است، ضرورت دارد و مفيد است كه تفاوت مباشر جرم از معاون جرم مشخص شود تا امكان تعيين كيفر مناسب به رغم ماده 726 ق.م.ا كهمجازاتمعاون را درجرايم تعزيريحداقلمجازات مقرردرقانون براي همان جرم ميداند،فراهم شود»42 براي تشخيص فاعل اصلي از معاون جرم دو ضابطه عيني5[1] و ذهني6[2] ارائه شده است.
درنظريه عيني يا موضوعي بر نحوه عمل و كيفيت مداخلهي مجرمين اصلي و معاونين آن ها در ارتكاب جرم توجه نموده و اگر آن قسمت از اعمال انجام شده داخل در تعريف قانوني جرم يا يكي از عناصر تشكيل دهندهآن باشد، اعم از آن كه فعل ارتكابي تام يا شروع به اجراء تلقي شود، مرتكب، فاعل اصلي يا مباشرجرم است و در صورتي كه عمل انجام شده صرفاً به شكل تهيه مقدّمات يا به يكي ازصور معينه قانوني، محدود به تشويق ترغيب و تسهيل و … باشد به طوري كه ارتباطي به عنصر مادي سازندهي جرم نداشته باشد، مرتكب معاون جرم محسوب ميشود. 1
«اگرفعل مباشر اصلي به استناد نص صريح قانون جرم نباشد(هرچند به موجب احكام شرع قابل مجازات باشد) معاونت در ارتكاب فعل مذكور جرم نخواهد بود. مثال بارز آن خودكشي است. خودكشي در نظام كيفري ما به موجب قوانين موضوعه جرم نيست» 2
«برابر نظريه ذهني يا شخصي به وضعيت ذهن و روان مجرم توجه مي شود، لذا كليه افرادي كه عمل آنها بهطور مسلم بيانگر قصد ارتكاب جرم بوده و مي خواهند در تحقق اعمال مادي جرم همكاري يا شركتكرده و عامل اصلي قرار گيرند، فاعل اصلي يا مباشر ناميده ميشوند و برعكس كسانيكه بخواهند تنها نقش مساعدت و كمك داشته باشند نه نقش موثر و قاطع، آنها معاون جرم محسوب ميگردند» 3
بااين معيار مباشر،شخصياستكه تحقق تماميعناصرمادي ومعنوي جرم در او قابلاحراز است.
«به عبارت ديگر مباشرشخصي است كه شخصاً اعمال مادي تشكيل دهنده جرم را به مورد اجراء گذارده باشد. در مقابل كسيكه شخصاً در تحقق عناصر متشكله جرم نقش نداشته و تنها در ارتكاب جرم از طريق رفتار مادي (ولي متمايز از عنصر مادي نفس جرم) با قصد مجرمانه همكاري داشته است، معاون جرم محسوب ميشود»4
از مطالعه مقررات مربوطه درحقوق ايران ميتوان دريافت، قانونگذار ايران هميشه نظريه عيني را بر نظريه ذهني ترجيح داده و درتفكيك ميان مباشر و معاون برنوع عمل آنها تأکید نموده است.
تفاوتهايي ميان مباشرومعاون وجود دارد از آن جمله: در جرايم تعزيري گرچه مجازات معاون، مجازات فاعل است اما مجازات معاون از ميزان مجازات مباشرجرم كمتر است علاوه بر اين مجازات معاونت درجرايم مستوجب حدود و قصاص لزوماً مجازات تعزيري است كه از حداقل مجازات كمتراست.
«از ديگر وجوه افتراق معاون و مباشر يا شريك جرم آن است كه در شركت در جرم، مسئوليت هر شريك جرم مستقلاً تحقق پيدا ميكند، درحالي كه مسئوليت معاون تنها وقتي قابل تصور است كه برمباشريا شريك جرم اصلي مجازاتي مقرر شده باشد»5
در حقوق لبنان فاعل يا مباشر جرم كسي است كه اركان تشكيل دهنده جرم را بوجود آورد و مستقيماً در اجراي جرم نقش داشته باشد و شخصي كه ديگري را به هر وسيله وادار به ار تكاب جرم ميكند يا براي اين كار تلاش مينمايد محرّض ناميده ميشود. مسئوليت محرّض (وادار شده) به ارتكاب جرم، مستقل از مسئوليت محرّض (وادار كننده) ميباشد.
محرّض تاثير رواني بر فاعل ميگذارد و او را وادار به ارتكاب جرم ميكند. اما محرّض در عمليات مادي و اركان مشكله جرم نقش اجرايي ندارد و فقط از لحاظ روانی باعث تحريك فاعل و تمايل او به جرم ميشود.
مسئوليت محرّض (وادار كننده) به جرم، مستقل ميباشد. وتحريض به ارتكاب امور خلاف، جرم تلقي ميشود و طبق ماده 218 قانون مجازات لبنان: «وادار كننده به ارتكاب جرم در معرض مجازاتي قرار مي گيرد كه براي جرم مورد نظر او تعيين شده است اعم از اينكه جرم، تام يا شروع شده يا ناقص باشد. هرگاه وادار كردن به جنايت يا جنحه منتهي به نتيجه نشود، مجازات به نسبتي كه در بند دوم و سوم و چهارم ماده 220 بيان شده است تخفيف مي يابد…» 1
درقانون جزاي لبنان «ممكن است تعريف معاون (متدخّل) درجرم اين باشد كه كسي كمك به ارتكابجرم ميكندبهطوريكه عملاوازاركان ماديجرمياعملياتاجرايي ومؤثرواصلي درجرم نباشد» 2
«بدين ترتيب معاون از فاعل اصلي كه ركن مادي جرم از او سر ميزند كاملاً متفاوت است. عمل معاون به دور از عمليات مجرمانه فاعل و شريك است، درحالي كه عمل فاعل يا شريك بيانگر تمام يا بخشي از عمليات اجرايي ميباشد. بنابراين عمل فاعل و شريك ذاتاً داراي وصف مجرمانه مستقل است و وابسته به هيچ عمل ديگري نيست. برخلاف عمل معاون كه بعد از عمليات مجرمانه مصداق پيدا ميكند واگر رابطهاش با عمل فاعل و به عاريت گرفتن وصف نامشروع آن نبود، مجازاتي به خاطر آن داده نميشد. به معناي ديگرطبق قانون وقتي فاعل براي مجازاتش نيازي به وجود متدخّل ندارد، پس قانوناً وجود متدخّلتنها با فاعل متصور ميباشد و بنابراين متدخّل، شريك تبعي و وابسته درجرم ناميده مي شود» 3
درحقوق لبنان تمييز معاون از مباشر جرم، باعث تفكيك مجازات معاون از شريك شده كه در ماده 213 قانون مجازات، به مجازات شريك اشاره نموده است و در ماده 220، مجازات معاون را از مجازات فاعل اصلي خفيفتر دانسته به جز حالتي كه اگرمساعدت معاون نميشد، جرم اتفاق نمي افتاد كه تنها در اين صورت مجازات معاون همچون مجازات فاعل اصلي است.
بند دوم: تمييز معاونت از مشاركت درجرم
گاهي اوقات تشخيص اينكه فعاليت بعضي از افراد كه در ارتكاب جرم همكاريداشتهاند، تحت عنوان مشاركت يا معاونت مصداق پيدا ميكند، مشكل به نظر ميرسد. و اين امر مخصوصاً وقتي حاصل ميشود كه از نظرزماني، معاونت مقارن با ارتكاب جرم صورت گرفته باشد. براي تشخيص اين امر ضابطه معيني درحقوق جزا وجود دارد و آن اينكه علي الاصول، شريك جرم كسي است كه شخصاً اعمال مادي تشكيل دهنده جرم را به مورد اجراء مي گذارد، در حالي كه معاون كسي است كه شخصاً در تحقق عناصر متشكله جرم نقش نداشته و فقط در ارتكاب جرم از طريق رفتار مادي نظير تحريك، اغواء، تطميع،وغيرهوليمتمايزازعنصرمادي نفسجرم، با قصدمجرمانه همكاري داشته باشد. 1
ماده 42 ق.م.ا مقرر ميدارد: «هر كسي عالماً و عامداً با شخص يا اشخاص ديگر در يكي از جرايم قبل تعزير يا مجازات هاي باز دارنده مشاركت نمايد و جرم مستند به عمل همه آن ها باشد خواه عمل هريك به تنهايي براي وقوع جرم كافي باشد خواه نباشد و خواه اثر كار آن ها مساوي باشد خواه متفاوت، شريك در جرم محسوب و مجازات او مجازات فاعل مستقل آن جرم خواهد بود…»
در تعريف معاونت آمده است: «هرگاه كسي بدون اينكه مستقيماً در عمليات تشكيل دهنده جرم شركت كند يا اينكه بتوان گفت كه جرم مستند به عمل اوست با انجام يكي از مصاديق احصاء شده در ماده 43 ق.م.ا به ارتكاب جرم كمك كند.» 2
درشركت در جرم لازم است علم و عمد هر يك از مشاركت كنندگان عمل مجرمانه احراز شود. چرا كه ماده 42 كه در ابتداي اين گفتار به آن اشاره شده، مقرر ميدارد. «هر كس عالماً و عامداً …» بنابراين شرط است كه شريك عنصر رواني داشته و از ماهيت جرم علم و اطلاع داشته باشد. علاوه براين شريك بايد هم سوء نيت عام (عمد در فعل) و هم سوء نيت خاص (قصد نتيجه) داشته باشد. در غيراين صورت تحت عنوان شريك، قابل پيگرد نخواهد بود»3
در بعضي موارد به دليل وجود مرتكبين متعدد مقام رسيدگي كننده موظف است حدود و نحوه ي مداخله تك تك مجرمين را در به ثمر رسانيدن عمل مجرمانه مشخص نموده و با تعيين ميزان مسئوليت هريك از ايشان حكم مقتضي را صادر نمايد، اينجاست كه دو تاسيس جزايي تحت عناوين معاونت و مشاركت در ارتكاب جرم مطرح ميشود. مفهوم اين دواصطلاح بسيار به هم نزديك مي باشد و تفكيك متهمين به عنوان شريك يا معاون جرم حائز اهميت خاص است.
و يا شناخت وجوه افتراق ميان آنها حقوق متهمين بهتر رعايت ميشود و امكان اجراي عدالت بيشتر ميشود. به طور كلي تفاوتهاي معاونت و مشاركت در جرم از چند جهت قابل بررسي است. مهمترين آنها اختلافاتي است كه از مقايسه بين عناصر و اركان تشكيل دهنده هر يك از آن ها روشن مي شود از آن جمله:
تفاوت از نظر ركن قانوني: ركن قانوني مشاركت در جرم را ماده 42 ق.م.ا و ركن قانوني معاونت د ر جرم را ماده 43 ق.م.ا تشكيل ميدهد. مجرميت معاون جرم تبعي و استعارهاي است. اما شركاء بهدليل برخورداري كامل از عناصرتشكيل دهنده جرم اصالتاً مجرم بوده و هر يك در حكم مباشر يا مرتكب اصلي ميباشند. همين تفاوت باعث شده كه اگر مرتكب اصلي از علل مانع مجازات برخوردار بوده و از مجرميت مبري گردد، معاون جرم نيز به تبع وي ازمجرميت و مجازات معاف باشد.
درصورتي كه مسئوليت هريك از شركاء، انفرادي و شخصي بررسي مي شود و برخورداري شريك ديگر، از علل تبرئه كننده جرم هيچگونه تأثيري بر روي تعيين مسئوليت ساير شركاء نخواهد داشت. لازم به ذكر است كه عموماً مسئوليت شريك جرم سنگين تر و بيشتر و شديدتر از مسئوليت و مجازات معاون جرم است. با شريك جرم همانند مر تكب اصلي جرم رفتار ميشود.
ليكن هرگاه صادر كننده رأي نظر به اوضاع و احوال و شرايط خاص فعل مجرمانه و ميزان مداخله شركاء درارتكاب جرم، به دليل نص قانوني (تبصره ماده 42)[3] كيفيات مخفّفه را در حق شريك جرم مدنظر قرار داده و مجازات او را به تناسب تأثير عملش تخفيف دهد.
«در شركت مسئوليت هر شريك جرم مستقلاً تحقق پيدا مي كند، در حالي كه مسئوليت معاون تنها وقتي قابل تصور است كه براي مباشر يا شريك جرم اصلي مجازاتي مقرر شده باشد. 2
درحقوق ما مصاديق معاونت به استناد ماده 43 ق.م.ا حصري ميباشد و همچنين با توجه به ماده 726 ق.م.ا و مواد ديگري كه مجازات معاون را معين كرده است به دليل پيروي قانونگذار از نظريه استعاره نسبي، همواره مجازات معاون كمتراز مجازات مباشر وشريك مي باشد. درصورتي كه شركت همان مباشرت است، در فرض تعدد مباشرين و لذا مجازات فاعل مستقل را داراست.
تفاوت ازنظر ركن مادي: معاونت در جرم قبل يا همزمان با ارتكاب فعل اصلي محقق مي شود و معاونت بعد ازعمل مجرمانه امكان پذير نيست و ممكن است عنوان مجرمانه ديگري داشته باشد. اما در شركت درجرم در صورتي كه جرم مستند به عمل شركاء و قابل انتساب به آنها باشد شركت در جرم تحقق مييابد و تقدّم وتقارن يا تأخر زماني عمل شركاء نسبت به يكديگر اهميت ندارد.
شريك مستقيماً در عمليات اجرايي و مادي جرم خاص دخالت كرده و فعل يا ترك فعل مجرمانه انجام ميدهد. اما معاون جرم صرفاً در ارتكاب جرم مساعدت و همكاري كرده و مستقيماً در عمليات اجرايي جرم اصلي مداخله نميكند.
«نوع رفتار شركاء ممكن است با فعل،ترك فعل و يا با فعل يكي وترك فعل ديگري باشد» 1
اما معاونت درجرم فقط با فعل مثبت و صرفاً با انجام يكي از مصاديق معاونت در ماده 43 محقق ميشود. در روابط بين معاون ومرتكب اصلي جرم به عنصر رواني به عنوان يك عامل تعيين كننده جهت اثبات معاونت توجه ميشود اما در روابط بين شركاي جرم، بررسي ركن مادي جرم (اينكه آيا جرم مستند به عمل هريك از آن هاست يا خير؟)وقابليت انتساب فعل مجرمانه به هر يك از آنها حائزاهميت است.
شريك در قسمتي از سرمايهگذاري شركت مجرمانه به طور مستقيم سهيم است در حالي كه معاون دقيقاً چنين نيست، به طريقي غيرمستقيم در اعمال مجرمانه مباشريا مباشران با كمك و ياري رسانيدن و مانند اينها مداخله مي كند. 2
دربحث مشاركت جنايي كه جرم با همكاري دو يا چند نفر به وقوع ميپيوندد، ممكن است نتيجه تفاهم آن ميان دو يا چند نفر براي ارتكاب جرم معيني باشد، در اين صورت تمام كساني كه در اعمال مادي جرم اصالتاً و مستقيماً مداخله داشته اند، مباشران و شركاي جرم به حساب مي آيند. در مقابل، كساني كه فقط به مباشر و شركاي جرم در تدارك و يا ارتكاب جرم كمك رسانيده و نقش تبعي و فرعي داشتهاند، معاونان جرم محسوب مي شوند 3
معاون كسي است كه هر چند مانند شريك در انجام جرم مداخله نموده است، لكن بر خلاف مجرم يا مجرمين اصلي، وقوع جرم به وي اسناد داده نميشود. بنابراين مميزه ي اساسي معاونت از شركت فقدان رابطه سببيت بين جرم و فعل معاون است. 4 1
عمل معاونت صرفاً ايجابي است و اصولاً ترك فعل موجب تحقق عنوان معاونت نمي گردد. ولي شركت در جرم با ارتكاب عمل سلبي يا منفي نيز ممكن الصدور است.مثلاًٌ دو نفر مشتركاً متصدي اجراي امرباشند به نحوي كه ميبايست آن را تواماً انجام دهند. اگرهردو از اجراي وظيفه امتناع نموده يا با ترك فعل موجب وقوع جرم شوند، شريك درجرم خواهند بود5
تفاوت ازجهت ركن رواني: عنصر رواني معاونت درجرم فقط درجرايم عمدي و شبه عمدي قابل احراز است و درجرايم خطاي محض قابل تصور نيست. زيرا درماده 43 ق.م.ا براي تحقق معاونت وجود وحدت قصد بين مباشرومعاون در جرم خاص شرط است. چون درجرايم خطئي مباشر سوء نيتي درارتكاب عمل مجرمانه ندارد. لذا توافق وتطابق و يا وحدت قصد هم بين مباشرومعاون وجود ندارد. اماشركت درجرم، ازحيث عنصر رواني درتمامي جرايم اعم از عمد، شبه عمد وخطاي محض مصداق پيدا ميكند. يعني ممكن است دو نفرشريك جرم به حساب آيند درحالي كه عمل هردوجرم خطئي محض باشد.براي مثال هردو نفرتيري را براي شكارحيواني رها كنند،اما تير آنها به انساني برخورد نمايد.
براي تحقق معاونت درجرم قصد مجرمانه كافي است و لزومي ندارد، اراده و قصد شركاء با يكديگر تلاقي نموده و با همديگر وحدت داشته باشنذ.1 به طوري كه مثلاً قتلی كه به سه نفر منتسب است به يكي عمد و نسبت به ديگري شبه عمد و نسبت به آخري خطاي محض است.
در حقوق لبنان معاون (متدخّل) از شريك اينگونه متمايز ميشود كه شريك فعل تشكيل دهنده ركن مادي يا جزئي از آن را انجام ميدهد يا نقش اجرايي اصلي در جرم دارد، ولي معاون به ارتكاب جرم كمك ميكند و عمل معاون به دور از عمليات فاعل و شريك است. عمل شريك هم مانند فاعل ذاتاً داراي وصف مجرمانه و مستقل است و وابسته به هيچ عمل ديگري نيست، ولي عمل معاون بعد از عمل مجرمانه توسط فاعل و شريك شكل مييابد و وصف مجرمانه را از آن دو عاريت ميگيرد و نقش معاون تبعي و فرعي است و وابسته به عمل مجرمانه مرتكب اصلي و يا شريك است. تفكيك هر يك به جهت تفكيك مجازات براي آنها ميباشد.
قانون مجازات لبنان ماده 213 تصريح نموده كه مجازات شريك همان مجازات تعيين شده براي همان جرم است. درحالي كه ماده 220 ق.م.ل تصريح میکند مجازات معاون خفيف تر از مجازات فاعل اصلي است به جزحالتي كه اگر مساعدت او نسبت به فاعل نبود، جرم صورت نميگرفت. پس در اين حالت وضع معاون ازجهت مجازات همچون فاعل اصلي است. شريك به صورت مباشرت در صحنه جرم ظاهر ميشود و درتحقق برخي اعمال اجرایي مستقيماً تا تحقق نتيجه مجرمانه شركت مي كند. درحاليكه معاون (متدخّل) با وسايل تدخل يا باانجام كارهايي كه ارتكاب جرم را تسهيل ميدهد، به فاعل اصلي كمك ميكند. براي اينكه معاون(متدخّل) شريك محسوب شود، لازم است فعلتدخل بر پايه يكي از اركان مادي جرم باشدكه دراين زمان فعل مساعدت به عمليات مجرمانه تبديل ميشود. 2